بمانی
donderdag, januari 31

وطن من پس کجاست ؟
واردسالن که شدهوای گرم و مطبوعی به صورتش خورد، راه که می رفت صدای قدم هايش راروی کف مرمری و براق سالن می شنيد. ازمقابل يک رديف صندلی که چندنفررويشان نشسته بودند گذشت و به ته سالن رفت. مقابل دفتراطلاعات که با چندگلدان سفيدتزئين شده بود و آن پشت دخترجوانی مشغول تايپ کردن چيزی بود ايستاد و سلامی کرد. دخترسرش رابرداشت:- بله؟چه کارمی توانم برايتان بکنم؟دست توی جيب کاپشن اش که هنوزازقطرات باران خيس بود برد و تکه کاغذی رادرآورد و جلوی دختر گذاشت.
<<ادامه مطلب >>
هژبر
<<ادامه مطلب >>
هژبر
woensdag, januari 30
maandag, januari 28
حسنک کجائی

حسنک کجائی
در این هوای سرد و زمستانی
با آسمانی تیره و تار
با ابرهای خاکستری و انبوه
با خورشیدی پنهان در پس ابرهای تیره وتار
بر شاخسار عریان، تک درخت کهنسالی
آشیان دارد محزون پرنده ای
نظاره می کند محزون پرنده تنها
از آشیان خویش
شهر خفته و خموش را
ساکنان خفته و بی رمق را
خانه های سرد و بی رنگ را
خورشید پنهان را
زمین پوشیده از برف را
راههای مسدود را
نفسهای محبوس در سینه را
محزون پرنده تنها
بناگاه بانگ بر می دارد
آهای آدمیان، ساکنین خفته شهر
آهای زندگان مرده و مردگان زنده
برخیزید و حسنک را بیابید
این آسمان مه گرفته
این خانه های خموش و سرد
این جاده های پر برف
این سکوت و سیاهی مطلق
حسنک را می جوید
آهای حسنک کجاست؟
خورشید کجاست؟
آهای آدمیان ، ساکنان خفته شهر
حسنک را پی آوردن خورشید
پی آوردن مهر، عدالت و آزادی
عشق، دوستی، برابری و برادری
پی آوردن بهار بفرستید
آهای زندگان مرده و مردگان زنده
حسنک را بیابید
حسنک کجاست
23 ژانوایه 2008 طاهره خرمی
http://www.bemanni.blogspot.com/
در این هوای سرد و زمستانی
با آسمانی تیره و تار
با ابرهای خاکستری و انبوه
با خورشیدی پنهان در پس ابرهای تیره وتار
بر شاخسار عریان، تک درخت کهنسالی
آشیان دارد محزون پرنده ای
نظاره می کند محزون پرنده تنها
از آشیان خویش
شهر خفته و خموش را
ساکنان خفته و بی رمق را
خانه های سرد و بی رنگ را
خورشید پنهان را
زمین پوشیده از برف را
راههای مسدود را
نفسهای محبوس در سینه را
محزون پرنده تنها
بناگاه بانگ بر می دارد
آهای آدمیان، ساکنین خفته شهر
آهای زندگان مرده و مردگان زنده
برخیزید و حسنک را بیابید
این آسمان مه گرفته
این خانه های خموش و سرد
این جاده های پر برف
این سکوت و سیاهی مطلق
حسنک را می جوید
آهای حسنک کجاست؟
خورشید کجاست؟
آهای آدمیان ، ساکنان خفته شهر
حسنک را پی آوردن خورشید
پی آوردن مهر، عدالت و آزادی
عشق، دوستی، برابری و برادری
پی آوردن بهار بفرستید
آهای زندگان مرده و مردگان زنده
حسنک را بیابید
حسنک کجاست
23 ژانوایه 2008 طاهره خرمی
http://www.bemanni.blogspot.com/

هایده ترابی در گفت و گو با شادی امین
من سرو کارم با واقعیتهاست، با کنش و واکنشهاست، با تضادهای این دنیاست. مثبتگرائی سطحی و آبکی و دروغین به درد که میخورد؟ من بیشتر از تماشاگرم نمیدانم، تنها امیدوارم او را با ابزارهائی که بکار میگیرم، در مشاهدهام سهیم کنم. تماشاگر باید بتواند با استقلال آنچه را که میبیند دنبال کند و به زیر پرسش برد.
دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ایران با انتشار فراخوانی خواهان برگزاری روز همبستگی با دانشجویان در بند ایران در روز ۱۶ فوریه ۲۰۰۸ و اعتراض به ادامه ی بازداشت و شکنجه ی دانشجویان شده اند و خطاب به مردم آزادی خواه نوشته اند: ما، دانشجویان زندانی، خانواده های زندانیان و کل جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی امروز بیش از هرزمان دیگری به حمایت های شما محتاج است
zaterdag, januari 26
vrijdag, januari 25
منیره برادران

منیره برادران
ما ایرانیان اگر اعتراض نکنیم، پس چه کسی باید اعتراض کند. اگر ما به اعدامها اعتراض نکنیم، پس باید انتظار داشته باشیم که مردم مثلا سوئد یا دیگر کشورهائی که در آنها حکم اعدام وجود ندارد، برای ما این کار را بکنند؟ ببینید در کشورهای همسایه ما مثل ترکیه، ترکمستان و تاجیکستان اعدام لغو یا به مورد اجرا گذاشته نمی شود. در دنیای امروز دو سوم کشورها مجازات اعدام را از دستور کارشان خارج کرده اند، ما چرا باید جزو آن یک سوم باشیم و آنهم در راس آنها.

رومن لایک
ترجمه: سهراب مختاری
سیمون دو بووار از همان آغاز نوجوانی به ارزشهایی مثل زیبایی و هوشمندی معترض بود، که در جامعۀ بورژوایی آن زمان طبیعی تلقی میشدند. سرنوشت یک دختر به ازدواج و بچه داری محدود میشد. اگر خانواده به اندازۀ کافی ثروتمند نمیبود تا جهیزیۀ درخوری برای دخترش تهیه کند یا دختر از جذابیت فریبندهای برخوردار نبود، میبایست مستقل از جنسیتش، به خودش و هستی درونش بازمیگشت.
سیمون دو بووار از همان آغاز نوجوانی به ارزشهایی مثل زیبایی و هوشمندی معترض بود، که در جامعۀ بورژوایی آن زمان طبیعی تلقی میشدند. سرنوشت یک دختر به ازدواج و بچه داری محدود میشد. اگر خانواده به اندازۀ کافی ثروتمند نمیبود تا جهیزیۀ درخوری برای دخترش تهیه کند یا دختر از جذابیت فریبندهای برخوردار نبود، میبایست مستقل از جنسیتش، به خودش و هستی درونش بازمیگشت.
دستگیری شکارچی خوک در آمل
به گزارش سایت حکومتی "ایسکانیوز"، پلیس آمل به دنبال شکایت های مردمی پی برد که یک دلال گوشت، خوک شکار می کند و می فروشد. ماموران پس از شناسایی تبهکار او را هنگام شکار خوک در یک کشتزار آمل دستگیر کردند.
ماموران در بازرسی خانه "احمد" 40 ساله دهها کیلو گوشت خوک کشف کردند . گزارش ایسکانیوز می افزاید؛ تبهکار با صدور قرار قانونی روانه بازداشتگاه شده است و تحقیق ها درباره سایر جرم های احتمالی اش ادامه دارد
donderdag, januari 24
جداشدگان از مجاهدین
این بخش از جدا شده گان از مجاهدین به دلایل مخالفت سیاسی حاضر نیستند به ایران برگردند.
کمپین یک میلیون امضاء جنبشی است برابری طلب که میکوشد در زیر رژیم توتالیتر حاکم بر ایران حرکتی اجتماعی برای بهبود وضعیت زنان در ایران ایجاد کند و راه بسوی آزادی بگشاید. در جنبش یک میلیون امضاء چند شاخص محوری وجود دارد
ناهید نصرت
ناهید نصرت
woensdag, januari 23
فعالین حقوق بشر در ایران : خانم " نسرين روراست" از فعالان حقوق زنان که در تداوم فعاليتهاي مدني خود سابقاً در چندين مرحله از سوي دستگاه امنيتي مورد بازخواست و بازجويي قرارگرفته بود در روزهاي اخير از سوي افراد ناشناس جهت دست برداشتن از فعاليتهاي خود مورد تهديد قرار گرفته است .
اين تهديدات که در قالب تعقيب و تماس و تهديد به قتل صورت ميگيرد از هفته جاري و با به نمايش گزاردن سلاح گرم افراد تعقيب کننده رنگي ديگر يافته است. همچنين همسر اين فعال حقوق بشر نيز بدليل آنچه که پايان بخشيدن به فعاليتهاي انساني همسر خود ميباشد تحت فشار دستگاه امنيتي قرار دارد.
سرکوب و اعمال فشار بر فعالان مدني و حقوق بشر در ايران موجي از نگراني را در افکار عمومي داخلي و خارجي برانگيخته است و نهادهاي مدافع حقوق بشر در اطلاعيه و ارتباطات خود به کرات از دولت جمهوري اسلامي احترام به قوانين و معاهدات انساني الزام آور امضاء شده را خواستار شدند اما جمهوري اسلامي همچنان بي تفاوت به اعتراضات افکار عمومي همچنان به سرکوب مدافعان حقوق انساني ادامه ميدهد.
پروانه وحیدمنش- اگر چه بر اين باور باشيم كه اصلا كار سياسي كردن در اين فضا و در اين ايام بي خردي است اما بايد به نام انسان از كساني كه در بندند حمايت كنيم و مرزبندي هاي مذهبي ، سياسي و ايدتولوژيك را كنار بگذاريم و تنها و تنها به حق شهروندي فكر كنيم
dinsdag, januari 22
maandag, januari 21
آیا تبعیدی وطن دارد؟
آیا تبعیدی وطن دارد؟

خیر تبعیدی وطن ندارد
تبعیدی بسان برگ درختی است
فتاده از شاخه
معلق در بین فضای زمین و آسمان
تبعیدی یک مسافر است
مسافری کوله بردوش
مسافری خسته و رنجور
مسافری ره گم کرده
تبعیدی خانه ندارد
کاشانه و مامن و ماوا ندارد
تبعیدی آشفته و حیران است
تبعیدی یک غریبه است
یک غریبه نا آشنا
یک رهگذر
با حس غریبی
با غمی نهفته در چشمان
با لبخندی تلخ
با قلبی محزون و مجروح
با زخمی کهنه و مزمن
تبعیدی برگی است فتاده از شاخه
برگی معلق در فضا
برگی با مقصدی نا پیدا و نا آشنا
تبعیدی یک آواره است
آواره ائی بی وطن
بی آَشیانه و کاشانه
تبعیدی یک پرنده است
پرنده ای بال شکسته در قفس
طاهره خرمی
17 ژانویه 2008 هلند

خیر تبعیدی وطن ندارد
تبعیدی بسان برگ درختی است
فتاده از شاخه
معلق در بین فضای زمین و آسمان
تبعیدی یک مسافر است
مسافری کوله بردوش
مسافری خسته و رنجور
مسافری ره گم کرده
تبعیدی خانه ندارد
کاشانه و مامن و ماوا ندارد
تبعیدی آشفته و حیران است
تبعیدی یک غریبه است
یک غریبه نا آشنا
یک رهگذر
با حس غریبی
با غمی نهفته در چشمان
با لبخندی تلخ
با قلبی محزون و مجروح
با زخمی کهنه و مزمن
تبعیدی برگی است فتاده از شاخه
برگی معلق در فضا
برگی با مقصدی نا پیدا و نا آشنا
تبعیدی یک آواره است
آواره ائی بی وطن
بی آَشیانه و کاشانه
تبعیدی یک پرنده است
پرنده ای بال شکسته در قفس
طاهره خرمی
17 ژانویه 2008 هلند
zaterdag, januari 19
donderdag, januari 17
woensdag, januari 16
حلق آويز

رژیم جمهوری اسلامی یک زندانی مجروح را در حالیکه پاهایش قطع شده و خون از بدنش جاری بود، روی برانكار مخصوص حمل مجروحان حلق آويز کرد.
پیام معلمی که به سه سال زندان محکوم شد
dinsdag, januari 15
تناسب اندام همراه با روسری
صدای آلمان : امینه آیدمیر، رییس باشگاه ورزشی حیات
ورزش کردن زنان و مردان در کنار هم در باشگاههای آلمان چیز غریبی نیست. اما به تازگی در شهر کلن باشگاهی راه اندازی شده است که درنوع خود کمنظیر است، باشگاهی که ورود مردان در آن اکیداً ممنوع است.
باشگاه ورزشی حیات در نگاه اول مثل تمام سالنهای ورزشی دیگری است که نمونه آنها را در شهر کلن میتوان به وفور پیدا کرد؛ یک باشگاه ورزشی معمولی درطبقه دوم یک ساختمان کاملاً معمولی. اما اگر یک مقدار دقیقتر شوید و سرتان را اندکی بالاتر ببرید، نگاهتان به پنجرههای قدی این باشگاه ورزشی میافتد که کمی با بقیه باشگاههای ورزشی شهر کلن تفاوت دارد.
درگذشت شهپر خواننده قديمی ايران
بی بی سی : شهپر خواننده قديمی و مردمی راديو و بازيگر پرطرفدار تئاترهای لاله زار و سينمای ايران در دهه چهل خورشيدي، چهارشنبه دوم ژانويه (دوازدهم دی) در هفتادسالگی در شهر مالموی سوئد درگذشت. او که نزديک به دو دهه بود که در خارج از ايران مي زيست، همراه با مهوش (هنرمند بروجردی) و آفت، در سالهای دهه چهل خورشيدی يکی از سه خواننده عامه پسند پرطرفدار ايران به شمار می آمد. از اين هنرمند حدود سيصد ترانه به يادگار مانده که از جمله معروفترينشان که حتی پس از گذشت بيش از چهل سال، هنوز بين مردم زمزمه ميشود و برخی از آنها وامدار ترانه های فولکلور ايرانند، می توان به ترانه های من شهپرم،دروازه بان بيعرضه،عمو سبزی فروش و لج کردی لج اشاره کرد.
قتل زن 65 ساله به دست همسرش
هموطن سلام : شامگاه ديشب يك زن 65 ساله در يك درگيري با همسر 75 سالهاش به طرز نامشخصي به قتل رسيد. ساعت 18 روز
گذشته مأموراتن كلانتري 198 مجيديه از وقوع يك فقره درگيري و نزاع منجر به ضرب و جرح با خبر شدند. مأموران با حضور در صحنه دريافتند زني 65 ساله به نام زهرا بر اثر علت نامعلومي و در يك درگيري خانوادگي به قتل رسيده است. شهرياري بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران در خصوص اين پرونده گفت: شاهد ماجرا دختر 17 سالهاي است كه مدعي است پدربزرگ 75 سالهاش به نام علي با خاله 23 سالهاش به نام سميه و مادر بزرگش به نام زهرا درگير شده است. وي ادامه داد: علي مدعي است تنها با دخترش سميه درگير شده و متوفي هيچ نقش و دخالتي در درگيري نداشته است در حالي كه معاينه اوليه جسد حاكي از آن است كه جسد متوفي داراي شكستگي در ناحيه قفسيه سينه و همچنين اصابت يك جسم سخت به پيشانياش است. شهرياري افزود: سميه مدعي است با پدرش از گذشته بر سر حجاب و مسائل اخلاقي درگيري داشته و شب حادثه هم به همين دليل با وي درگير شده است. بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران گفت: در حال حاضر تحقيقات در خصوص علت تامه فوت زهرا و همچنين چگونگي بروز اين حادثه ادامه دارد.
گناه، گزیده ای از اشعار فروغ فرخزاد اخیراً به همت شعله ولپی شاعر و مترجم توانای ایرانی مقیم آمریکا به زبان انگلیسی برگردانده شده است. این کتاب توسط نشر دانشگاه آرکانزاس به چاپ رسیده است. شعله، گلچین اشعار فروغ را با عکسی از شاعر و شعری به خط او آغاز می کند
شیما کلباسی
شیما کلباسی
maandag, januari 14
بازگشت یک زندانی

در زمستانی سرد و برفی
چراغ کلبه ای
آن دوردستها
سو سو ميزد
درون کلبه محقر
پيزمردی نالان
پيرزنی گريان
حيات غمين خويش را سپری ميکردند
اشکها بر گونه چروکيده پيرزن
يخ زده بود
چشمان مضطرب پيرمرد همواره
به پنچره چوبی دوخته شده بود
ساليان درازی بگذشت
هوا همچنان سرد و برقی بود
در تنهائی مبهم جنگل
شبحی، سايه ای آرام در حرکت بود
از دور دستها
جوانی لاغر و نحيف بسوی کلبه ميآمد
او با خود ساک دستی را حمل ميکرد
ساک دستی خواهرش را
هنگامی که به درب کلبه رسيد
از شوق گريست
گامها شتابان بر داشت
اما ديگر دير شده بود
پيرمرد و پيرزن در خواب ابدی فرو رفته بودند
اما چراغ کلبه هنوز سو سو ميزد
اجاق کلبه نيز مشتعل بود
جوان با غرور و وقار خاصی
اهنگ مغموم تنهائی و اسارت را نواخت
آهنگی که بکرات درزندان نواخته بود و شنيده بود
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
حالا که من...............؟
طاهره خرمی فوريه 2003
zondag, januari 13
بازگشتی مجدد
بواسطه یکسری گرفتاریها و مشغله های زندگی موفق به، به روز کردن وبلاگم نمی شدم. بعد ازمدتها خموشی تصمیم گرفتم تا اندوخته هاو تجربیاتم را بطور الکترونیکی در اختیار هموطنانم قرار بدهم. هدفم از نوشتن آنست تا دیگران را درجریان یکسری وقایع بگذارم و بعضی وقت ها هم می خواهم نکته آموزنده ای را بیان کنم.
چند صباحی است که احساسی درونی مرا وادار و مشتاق به نوشتن می کند. لذا تصمیم گرفتم مهار اندیشه ام را به قلم گستاخم بدهم و به او فرصت دهم تا سینه سپید دفتر را و خطوط بیرنگ وبلاگم را رنگین کند.
چند روز بیش با پیرزنی هلندی صحبتی داشتم. وی پیر زنی 75 ساله و باکره بود. .شاید خیلی ها فکر می کنند که در جامعه آزاد هلند هیچ دختر باکره ای نیست. اما در عمل چند مورد دیده و شنیده ام که در جامعه آزاد،هم افراد معتقد و مقیدی هستند که تا قبل از ازدواج هم باکره می مانند. منظورنم اینست که زنان خودشان مرام زندگیشان را انتخاب می کنند. دیگران برایش خط و نشان نمی کشند. بعضی دخترها در سن 13 و 14 سالگی شروع به ایجاد روابط جنسی می کنند و بعضی ها هم تا اخر عمر باکره می مانند. اگر فردی باکره نباشد جنس دست دوم هم تلقی نمی شود.
حال قضاوت را به خوانندگان عزیز واگذار می کنم.
با سپاس فراوان
بواسطه یکسری گرفتاریها و مشغله های زندگی موفق به، به روز کردن وبلاگم نمی شدم. بعد ازمدتها خموشی تصمیم گرفتم تا اندوخته هاو تجربیاتم را بطور الکترونیکی در اختیار هموطنانم قرار بدهم. هدفم از نوشتن آنست تا دیگران را درجریان یکسری وقایع بگذارم و بعضی وقت ها هم می خواهم نکته آموزنده ای را بیان کنم.
چند صباحی است که احساسی درونی مرا وادار و مشتاق به نوشتن می کند. لذا تصمیم گرفتم مهار اندیشه ام را به قلم گستاخم بدهم و به او فرصت دهم تا سینه سپید دفتر را و خطوط بیرنگ وبلاگم را رنگین کند.
چند روز بیش با پیرزنی هلندی صحبتی داشتم. وی پیر زنی 75 ساله و باکره بود. .شاید خیلی ها فکر می کنند که در جامعه آزاد هلند هیچ دختر باکره ای نیست. اما در عمل چند مورد دیده و شنیده ام که در جامعه آزاد،هم افراد معتقد و مقیدی هستند که تا قبل از ازدواج هم باکره می مانند. منظورنم اینست که زنان خودشان مرام زندگیشان را انتخاب می کنند. دیگران برایش خط و نشان نمی کشند. بعضی دخترها در سن 13 و 14 سالگی شروع به ایجاد روابط جنسی می کنند و بعضی ها هم تا اخر عمر باکره می مانند. اگر فردی باکره نباشد جنس دست دوم هم تلقی نمی شود.
حال قضاوت را به خوانندگان عزیز واگذار می کنم.
با سپاس فراوان
به وبلاگ بمانی خوش آمدی