بمانی
maandag, januari 30
donderdag, januari 26
zaterdag, januari 21
maandag, januari 16
بغض گلویم را گرفته
بعد از یک تماس تلفنی با خواهرم بغض سنگینی گلویم را گرفت. بیست و پنج سال پیش وطن را ترک کردم و تا به حال او را و دخترش را ندیدم. هراز گاهی به او زنگ می زنم. امروز که زنگ زدم دلم می خواست در نزدش بودم و اورا بغل می کردم. فاصله چقدر بد است. غربت چه سنگین است و انتظار چه طولانی است. دم دم های غروب است و من هر لحظه غمگینتر می شوم. می روم تا خودم را به درست کردن شام مشغول کنم. خواستم بگم که امروز سخت دلم گرفته!!
چه سخت هم. دلم هوای ایلام کرده؟
چه سخت هم. دلم هوای ایلام کرده؟
maandag, januari 9
dinsdag, januari 3
maandag, januari 2
گناه از ان مردم ایران است یا از آن حکمفرمایان؟
گناه از ان مردم ایران است یا از آن حکمفرمایان؟ | |
![]() | بنظر من گناه بیشتر از آن مردم ماست تا حکمفرمایان. حکمفرمایان بر مسند قدرت تکیه زدند و از زندگی خویش و بردگی و اطاعت مردم لذت می برند. یک حاکم جبار از زیردستانش جز اسارت و اطاعت چیز دیگری نمی خواهد. مردم هم مطیعان خوب و سر به زیری هستند. |
به وبلاگ بمانی خوش آمدی