donderdag, maart 18

زیر چتر سبزی تنها به مام وطن بیاندیشیم


کردانه : طاهره خرمی
در آستانه بهار طبیعت هستیم. سالی بگذشت و سالی دیگر در شرف آغاز است
جا دارد در این واپسین روزههای زمستان از خود بپرسیم سالی که گذشت چگونه سپری شد، چه دستاوردهائی برایمان داشت و چه توشه ای با خود به سال جدید می بریم.
شکی نیست، سالی که گذشت، سال بیداری و ظهور استعدادهای نهان وبه زنجیرکشیده مردم میهنمان بود. سالی که چهره حاکمیت ستم پیشه بیش از پیش برای مردم نمایان شد
سال 88 را به پایان می بریم. سالی که توام با طلوع و درخشش ستارگان شبگرد بود. ستارگانی عاشق که در اعماق قلوب تود ه ها درخشیدند و همچنان در تاریکی میهن می درخشند. ستارگان درخشانی همچون ندا، کیانوش ، احسان، سهراب و دیگر ستارگان گمنامی که به ما و مردم دنیا درس نوینی از فدا، جسارت، بی باکی و آزادگی را آموختند
سال 88 را به پایان می بریم در حالی که عزیزان بیشماری هنوز در بند اسیرند. شیر مردان و دلیر زنانی که برای کسب آزادی، عدالت اجتماعی و دمکراسی گردن بر افراشتند. آنانی که تنها جرم و گناهشان نپذیرفتن حاکمیت تاریکی
جهل و زورگوئی است. آنانی که فقط بخاطر پس گرفتن رای خویش به پشت میله های زندان فتاده اند.
سالی که گذشت سال تلخ و دردناکی بود. سالی مملو از درد، رنج، شکنجه و تجاوز. از طرفی دیگر سالی سرشار از حماسه های شورانگیز، مملو از دریائی از عشق، علاقه و عواطف انسانی، سالی توام با باز هم آوارگی، مهاجرت
ودربدری نسلی دیگر از ایرانیان.
آری یک سال دیگر بگذشت و ولایت فقیه ، سی و یکمین سال حاکمیت ضحاک گونه اش را با کشتار، قتل،شکنجه و اسارت آگاهترین و دلیرترین مردان و زنان ایران آغاز و بار دیگر با زور و دروغگوئی تمام و کمال بر مسند قدرت تکیه داد.
ایران زمین اینک بیش از هر زمان دیگر در عصر رسانه ها ، تمدنها و اگاهی، توسط شریعتمداریسم و مصباح یزدیسم به سخره گرفته شده است و به طرز وحشتناکی مورد ظلم و ستم و حقارت واقع شده و می شود.
اما ایرانیان در سالی که گذشت با خلق حماسه های بی نظیر، مفاهیم و تعاریف جدیدی از شجاعت، صداقت، درستگوئی و انساندوستی را آفریدند.
مردم ایران بعد از تحمل سی سال حاکمیت زر، زور و تزویر با رشادت و درایت و همفکری خلاق خویش به ستیز با سیاهی و جهالت برخاستند. ایرانیان برخاستند، ایستادند، تازیانه خوردند، تحقیر شدند و شکنجه شدند. خشونت دیدند و مورد خشونت بی رحمانه قرار گرفتند اما خشونت بکار نبردند مگر در شرایط اضطراری و برای دفاع از خویش. مردم با درک و شعور بالای خویش به حاکمان بی مغز نشان دادند که در عصر آگاهی و بیداری منطق بر تفنگ و زور غلبه خواهد کرد.
در حماسه 22 خرداد ، مردم ایران همدل، یکرنگ و یکصدا در داخل و خارج ایران به حاکمیت ولایت فقیه نه گفتند. اما رایشان را دزدیدند و به زنجیرشان کشاندند.
مردم آگاه شده، زنجیرها را بگسستند و در روز قدس و عاشورا به تمامی جهان نشان دادند که تسلیم نخواهند شد و برای به کرسی نشاندن حقیقت و درستی و حصول به هدف هرگز از پای نخواهند نشست.
مردم ایران در طی 9 ماه اخیر با خلق حماسه های عظیمی نشان دادند که ایران و ایرانی سبز و پایدار است. آنان با خلق حماسه های عظیمی بنیان جنبش نوینی را نهادند که اینک بسان کودک 9 ماهه ای است که قدم به قدم راه و رسم راه رفتن، نشستن و برخاستن را تجربه می کند.
جنبش سبز و نوپای ضد استبدادی مردم ایران با ستیز ضد خشونت طلبی خویش دریچه های نوینی از زندگی، انساندوستی ، همکاری، اتحاد و همدلی را بر روی همگان گشوده است.
اینک در آستانه حلول سال نو و بهار طبیعت، کودک 9 ماهه جنبش سبز، پس از فراز و نشیب های فراوان پا به مرحله نوینی از حیات خویش می گذارد.
در این مرحله نوین ، بایستی تجارب سال گذشته را بکار برد و برای رشد و توسعه مرزهای این جنبش نو پا، باید خلاقیت های جدیدی ابداع کرد.
در شرایط کنونی با استفاده و الهام از درسها و تجارب گذشته جنبش ضد استبدادی مردم ایران در یک قرن اخیر بایستی همگی به این باور برسیم که تنها راه بالغ شدن و پر و بال گشودن و گسترش دامنه های جنبش در فضای خفه و اختناق زده میهن، همکاری و همیاری تمامی ایرانیان داخل و خارج است.
تنها با ایجاد اتحاد و همبستگی قادر خواهیم بود غول استبداد را از وطن بدر کنیم . در آستانه بهار و در فصل کشت و کار بذر مهر و محبت بکاریم . با هم متحد شویم تا در فصل درو، ثمر عدالت اجتماعی، آزادی و دمکراسی برداشت کنیم.
اگر همگی با هم یکی شویم، همگی با هم متحد شویم، آنگاه می توانیم برگردیم گل نسرین بچینیم، قمری ها و بلبلان خوش آواز در قفس را برهانیم و راه بازگشت پرستوهای مهاجر را هموار و مام میهن را از عطر گلهای اقاقی و یاس های سفید پر کنیم.
بگر با هم متحد و یکدل شویم می توانیم بر بام خانه هایمان آسوده و بی خیال به آسمان نیلگون سرزمین مادریمان بنگریم و برای بارور شدن استعدادهای خموش، محبوس و ناشکفته عرق احساس و عشق و دوستی بریزیم و وطن را دوباره پر از آواز شادی و سرور کودکانمان بکنیم.
هموطن بیا، تا در آستانه سال 1389 با هم متحد شویم. هر کدام با هر اندیشه و مرام ، حزب و گروه ، اعتقاد و رنگ . بیائید زیر یک چتر سبز به نشانه بهار ، شکوفائی و حیات حلقه ای مستحکم، دژی استوار، پولادین و تسخیر ناپذیر بسازیم. آنگاه با هم بساط ظلم و ستم ، دروغگوئی و ریا و خیانت و دزدی را بر هم بریزیم، بنیانی نو بر پا کنیم و طرحی نو در افکنیم.
هموطن، ایران متعلق به همه ماست. پس بکوشیم با هم این جاودانه وطن را سبز کنیم. زیر یک چتر سبز دست به دست هم بدهیم، شانه به شانه هم، همگام، همدل، همراه، یک رنگ و یکصدا بکوشیم تا خنده را بر لبان پر مهر وطن بر گردانیم. تا بار دیگر کوچه باغهای وطن از خنده دخترکان و پسرکان پر شود تا غمها ز دل زدوده شود و اسیران به خانه برگردند.
تا قمری ها بخوانند، آهوان در مرغزاران آسوده بچرند. تا گرگها، روبا هها و کرکسها رانده شوند و بره ها ارام و اسوده در مزارع بچرند.
تا ایران این همیشه جاودان سرزمین، سرزمین همه مان شود.
تا زین بعد نوروز را در مام وطن
چهارشنبه سوری را بر فراز قله ها، در خاک پاک وطن و بهار را در دامن دشت و دمن میهن جشن بگیریم.
بیائید زیر یک چتر سبز تنها به مام وطن بیاندیشیم.
طاهره خرمی
28 اسفند 1388

به وبلاگ بمانی خوش آمدی