dinsdag, mei 30

كبري رحمان‌پور تنها نخواهد بود


روزنامه سرمايه نيما قاسمي
ديگر كسي مثل گربه به زمين كوبيده نخواهد شد و ديگر... كبري رحمان پور، پس از اجراي حكمش تنها نخواهد بود
ماجراي كبري ديگر به عالم سمر شده است: دختري از خانواده‌اي فقير كه براي كمك خرجي خانواده‌اش ناگزير شد در آغاز نوجواني در منزل اعيان شهر كار كند. كاش بهار نوجواني او فقط با كلفتي در منزل چنان كساني خزان شده بود. اما مادر پير 70 گذرانده‌اي كه هنوز براي پسر 50 ساله‌اش نگران بود، او را ديد و براي پسرش پسنديد. زيبايي كبري براي او شوم بود. چون او را به عروسي نمي‌خواستند. كجا ممكن بود خانوادهء متمولي كه _نيم شان در فرنگ ساكن‌اند و نيمي‌ديگر اين‌جا، گويا شاهي مي‌كنند، چنين دختر فقيري را به همسري بخواهد؟ مشكل فقط اين بود كه خانوادهء كبري را بايد به نحوي راضي مي‌كردند تا دست‌كم در ظاهر آبرويشان حفظ شود. قرار بر اين شد كه فقط نام كبري را پشت جلد قرآن بنويسند، اما مراسمي ‌برگزار نشود تا بعد از مدتي. آن مدت گذشت و كبري خواهان برگزاري مراسم ازدواج شد

به وبلاگ بمانی خوش آمدی