woensdag, mei 10


سال پوری، سال اخوان
كاروان با صدای دلكش شعر بيژن ترقی

كاروان، از جاودانه هائی است كه در سالهای افسردگی پس از كودتای 28 مرداد بيژن ترقی سرود و دلكش خواند. از كاروان رفته آرزوها، آتشی برجای مانده بود و از آنها كه برخاك افتاده بودند و يا از كشور گريخته بودند نشانی. دلكش در اوج رسائی صدايش آن را خواند و با آنكه ترانه غمگين است، او چنان آن را خواند كه تهاجم و اعتراض را هم با خود به همراه داشت. كاروان رفته بود. مصدق در احمد آباد، روزبه و فاطمی در ميدان تيرباران، هزار هزار در بند فرمانداری نظامی و زير فشار، مطبوعات در توقيف، خيابان ها دراندوه، زمستان ها چنان سرد كه بقول اخوان كسی برای پاسخ سلام نيز سر از گريبان بر نمی داشت. شاه مسرور و مغرور، ژنرال های كودتاچی تاج و ستاره روی شانه هايشان اضافه می كردند و كودتا سازان انگليسی و امريكا چمدان ها را بسته و به انگلستان و امريكا بازگشته بودند. اين كاروان، محصول آن دوران و آن سالهاست. حالا گوش كنيد!

به وبلاگ بمانی خوش آمدی