vrijdag, juni 3

به خواست برحق مردم گوش فرا دهيد


آقای خامنه ای، آقای رجوی، آقای رضا پهلوی به خواست برحق مردم گوش فرا دهيد و احترام بگذاريد
انقلاب 22 بهمن 57 با شرکت و زحمات گسترده طيفی بثمر رسيد که اينک اکثر آنها آواره و تبعيدی در کشورهای ديگر دنيا هستند. بعد ازپيروزی انقلاب 57 وحرکت چپ گرايانه نيروها که ريشه ای در جامعه نوپای ايران نداشتند باعث گرديد که مبارزات گروههای سياسی جدای از توده به پيش برود. جدائی مبارزاتی گروهها از توده باعث شکست سياسی نيروها و در نتيجه باعث خروج اين نيروها شد. مسئوليت اصلی اين شکست نيز کسی غير از نيروهای به اصطلاح چپ و در راس آنها سازمان مجاهدين خلق ؟؟!! نبود. در سال 60 زمانی که تاکتيک ها و استراتژی غلط و کودکانه مجاهدين و ديگر گروهها به گل نشست آنها در سطح وسيعی اقدام به خروج آگاهترين و زبده ترين نيروها به خارج از ايران نمودند تا شايد با تل کشته های بيشمار و با يک مبارزه مسلحانه و با حمايت رژيم بعثی و ديکتاتور صدام بتوانند به قدرت برسد. بنا بر گفته سازمان وابسته مجاهدين هر انسان شريفی بايد خارج ميشد. در غير اينصورت وی فردی خائن،رذل و بيشرف ناميده ميشد. خروج گسترده نيروها از ايران همان و استقرار مطلق ديکتاتوری آخوندی همان. با خروج نيروهای فعال از ايران سايه شوم استبداد مذهبی بر سر مردممان گسترده شد. خيلی ها به زندان افتادند و ناعادلانه به جوخه های اعدام سپرده شدند. اين خروج غلط باعث پرداخت بهائی سنگين شد. از طرفی سکوتی مزمن و طولانی و از طرفی ديگر اعدامها و زندان و خروج گسترده نيروها. اينک برای چندمين بار در طی سالهای گذشته آتشفشان خموش مردم ايران بار ديگر به جوش و خروش آمده و ميرود تا سرنوشت خويش را در دست بگيرد. آری به گفته آقای محمد ايلبگی نسل آينده ساز ايرانی اينک هشيارتر از هميشه راه و رسم خويش را ميشناسد و به حرف کسی هم گوش نميدهد. ما نيروهای خارج از کشور حاکميت کنونی را به ملتمان تحميل کرديم و گول نيروهای ناصادق و غير مردمی را خورديم واز وطن خارج شديم و ملت را با تمامی دردها و رنجهايش باقی گذاشتيم. و حال هم از گوشه و کنار ميشنويم که خطاب به مردم ايران گفته ميشود شما بميريد و کشته شويد تا ما از روی تل کشته هايتان بگذريم و به مسند قدرت تکيه بزنيم. شما خودتان را فدا کنيد تا ما به قدرت برسيم. ما شما را د رتنگا گذاشتيم و در رفتيم حالا هم بعد از سالها خوشگذرانی در خارج ميخواهيم بر گرديم و رهبر شما بشويم. شما بميريد مهم نيست ما رئيس جمهوری و پادشاه بی کفايت که تا بحال امتحانشان را هم پس داده تا ريس جمهور و پادشاه شما بشود را برايتان انتخاب کرده ايم. انتخاب چيز خوبی نيست چون من خودم امام زمان و سايه خدا در روی زمين هستم، من ولی و صاحب شما هستم و بعد از آقای خامنه ای سعی ميکنم وظايف ايشان را بنحوی خيلی اسلاميتر انجام بدهم. طی روزههای گذشته برای کسب اخبار از سايتی به سايت ديگر ميرفتم تا اينکه در يکی از سايتها شعارهای تظاهرات اخير نسل آينده ساز ايران را خواندم. از شوق در پوست نگنجيدم و دست به قلم بردم تا خوشحاليم را از آگاهی و درک نسل جوان ايرانی بيان کنم. زيرا آنها در يک کلام پاسخی دندان شکن به حضرات خامنه ای ، رجوی و پهلوی داده بودند. اگر هر انسان منصفی به محتوی و نوع شعارها نگاه بکند ميبيند که مردم ايران دوست و دشمن خود را خوب شناخته اند. نه شاه، نه شيخ، نه فقاهت. وقتی دانشجويان و مردم شعار عليشاه سلطنت را رها کن يعنی نه شاه و نه شيخ و وقتی هم ميگويند مرگ بر ولايت، مرگ بر فقاهت يعنی مرگ بر رجويسم . زيرا رجوی سمبل زنده ولايت و فقاهت بدون عمامه است. زنده باد آزادی، آزادی بدون هيچ رنگ و بو، بدون فرقه و قبيله و مذهب. نه شاه نه شيخ و نه رجوی. ايرانی آزاد و آباد و دمکراتيک، جمهوری مردمی و لائيک. آقای خامنه ای، آقای رجوی و آقای رضا پهلوی خودتان را کر نکنيد و به خواست مردم ايران احترام بگذاريد و پايبند باشيد. و اما هموطن گرامی حمايت از جنیش مردم ايران وظيفه ملی و تاريخی ماست. برای حمايت از دانشجويان و مردم ايران، همگام و همراه با آنان در روز 18 تير ماه روز قيام ملی مردم ايران در خارج از کشور به خيابانها بريزيد و آنها را در به سلامت رساندن کشتی متلاطم وطن ياری برسانيم. پيش بسوی ايرانی آباد ، آزاد و دمکراتيک.
طاهره خرمی 16 ژون 2003

به وبلاگ بمانی خوش آمدی